جدول جو
جدول جو

معنی بینی گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

بینی گرفتن(نُ)
بینی افشاندن. پاک کردن آب بینی. پاک کردن بینی. آب بینی خود را بدستمال و غیره زدودن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیشی گرفتن
تصویر پیشی گرفتن
پیش افتادن، جلو افتادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیعت گرفتن
تصویر بیعت گرفتن
عهد و پیمان دوستی از کسی گرفتن، بیعت ستاندن
فرهنگ فارسی عمید
سبقت جستن جلو افتادن پیش افتادن: مردمان بصره سبقت و پیشی گرفتند بر اهل کوفه. در این مقام آمدند که بر اضداد پیشی گرفته لوای استقلال بر فرزاند، تفوق پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کینه گرفتن
تصویر کینه گرفتن
انتقام کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیعت گرفتن
تصویر بیعت گرفتن
عهد و پیمان از کسی گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشی گرفتن
تصویر پیشی گرفتن
((گِ رِتَ))
سبقت گرفتن، جلو زدن، برتری پیدا کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیعت گرفتن
تصویر بیعت گرفتن
((~. گِ رِ تَ))
عهد و پیمان از کسی گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشی گرفتن
تصویر پیشی گرفتن
سبقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
أنف أفطس
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پیشی گرفتن
تصویر پیشی گرفتن
Precede
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
Snotty
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
morveux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پیشی گرفتن
تصویر پیشی گرفتن
предшествовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیشی گرفتن
تصویر پیشی گرفتن
vorausgehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
pua yenye mizio
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
ناک آلود
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
নাকের সর্দি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
콧물이 나는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
sümüklü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
鼻水の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
סתום
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
नथुनों से बहने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
ingusan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
น้ำมูก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
snotterig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
mocoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
coloso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
ranhoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
鼻涕的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
kataralny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
сопливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
schnodderig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بینی گرفته
تصویر بینی گرفته
сопливый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیشی گرفتن
تصویر پیشی گرفتن
передувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی